رادینرادین، تا این لحظه: 10 سال و 27 روز سن داره

رادین پسر ناز مامان

رادین و مامان جونش

1393/6/31 21:47
نویسنده : پریسا
89 بازدید
اشتراک گذاری

از وقتی رادینم به دنیا اومده ما همش از صبح تا عصر خونه مامان جونش بودیم آخه پسر عزیزم شیطونه و من تنهایی نمی تونم ازش مواظبت کنم برا همین همش میرم خونه مامانم. هفته قراره مامانم بره مسافرت از الان همه فکر و ذکرش اینه که من دلم برا رادین تنگ میشه چیکار کنم. واقعا این مامانا فرشتن خدا حفظشون کنه

   بهشت در دست های مادر بود

 تا این که من به دنیا آمدم
 پس مادر بهشت را زمین گذاشت
 تا مرا در آغوش گیرد
 این است که می گویند بهشت زیر پای مادر است
مادر!
مادر، اگر دعای شبانگاهیت نبود
من در لهیب آتش غم می گداختم
مادر، اگر گناه نبود این به درگهت
بی شک تو را به جای خدا می شناختم
****
تا دیده ام به روی جهان باز شد، زشوق
لبخند مهربان تو جا در تنم دمید
فریاد حاجتم چو برون آمد از گلو
دست نوازش تو به فریاد من رسید
 
****
مادر، قسم به آن همه شب زنده داریت
که اندر سرم هوای تو هست و صفای تو
آیینه دار مهر و عطوفت تویی، تویی
خواهم که سر نهم به خدا من به پای تو
 
****
روزی که طفل زار و نحیفی بُدم زمهر
چون جان خود> مرا تو نگهدار بوده ای
مادر، به راه زندگی من فدا شدی
دایم مرا تو مونس و غمخوار بوده ای
 
****
 
دادی زکف جوانی و مویت سفید شد
ای وای من، که قدر تو اکنون شناختم
اکنون که پیریت به کنار آرمیده است
من نیز سوی وادی محنت شتافتم
 
****
مادر قسم به تو، که تویی نور کردگار
یزدان تو را، ز نور وفا آفریده است
نازم به آن شکوه و به آن عزّت و مقام
جنّت به زیر پای تو خوش آرمیده است
 

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)